خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لرزیدن (از سرما)
[عبارت]
claquer des dents
/klake de dɑ̃/
1
لرزیدن (از سرما)
1.Martha claquait des dents à cause du froid.
1. "مارتا" به دلیل سرما میلرزید.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "خوردن دندانها به یکدیگر" است و کنایه از "لرزیدن (از سرما)" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
claquer de l'argent
claquer
claquemurer
claquement
claque
claquettes
claqué
clara
clarifier
clarinette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان