1 . دلقک 2 . (فرد) لوده
[اسم]

le clown

/klun/
قابل شمارش مذکر

1 دلقک

  • 1.Je ne suis pas qu'un simple clown de rue.
    1. من یک دلقک ساده‌ی خیابانی نیستم.
  • 2.Le clown a éclaté le ballon avec une épingle.
    2. دلقک بادکنک را با یک سوزن ترکاند.

2 (فرد) لوده دلقک

  • 1.Nous n'avons pas besoin d'un clown.
    1. ما به یک دلقک احتیاج نداریم.
  • 2.Quel clown !
    2. چه لوده‌ای!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان