خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همکاری کردن
[فعل]
collaborer
/kɔ(l)labɔʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: collaboré]
[حالت وصفی: collaborant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
همکاری کردن
1.Deux grands chercheurs ont collaboré pour écrire cet article.
1. دو محقق بزرگ برای نوشتن این مقاله همکاری کردهاند.
2.Les entreprises ont collaboré sur un projet commun.
2. شرکتها در یک برنامه مشترک همکاری کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
collaboration
collaboratif
collaborateur
colite
colis
collage
collant
collation
colle
collecte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان