خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حساب جاری (بانکی)
[اسم]
le compte chèques
/kɔ̃t ʃɛk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: comptes chèques]
1
حساب جاری (بانکی)
1.J'ouvre un compte chèques à mon nom.
1. من یک حساب جاری به نام خودم باز میکنم.
2.Mme Dumas a un compte-chèques dans une institution financière.
2. خانم "دوما" یک حساب جاری در یک موسسه مالی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
compte
comptant
comptable
comptabilité
comptabiliser
compte courant
compte d'épargne
compte en rouge
compte là-dessus et bois de l'eau
compte rendu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان