خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عینی
[صفت]
concret
/kɔ̃kʀɛ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: concrète]
[جمع مونث: concrètes]
[جمع مذکر: concrets]
1
عینی
ملموس
1.Je vais utiliser un exemple concret pour expliquer cette théorie.
1. من از یک مثال عینی برای توضیح دادن این تئوری استفاده خواهم کرد.
2.La technologie permet des progrès concrets en médecine.
2. تکنولوژی باعث پیشرفتی ملموس در پزشکی میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
concours hippique
concours
concourir
concorder
concordance
concrètement
concrétisation
concrétiser
concubin
concubinage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان