خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیاپی
[صفت]
consécutif
/kɔ̃sekytif/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: consécutive]
[جمع مونث: consécutives]
[جمع مذکر: consécutifs]
1
پیاپی
متوالی
1.Il a été absent trois jours consécutifs.
1. او 3 روز متوالی غایب بوده است.
2.Mon équipe a remporté le tournoi deux années consécutives.
2. تیمم در مسابقات قهرمانی دو سال پیاپی برنده شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
consécration
consumer
consulter
consultation médicale
consultation
consécutivement
conséquence
conséquent
consœur
contact
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان