1 . پیاپی
[صفت]

consécutif

/kɔ̃sekytif/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: consécutive] [جمع مونث: consécutives] [جمع مذکر: consécutifs]

1 پیاپی متوالی

  • 1.Il a été absent trois jours consécutifs.
    1. او 3 روز متوالی غایب بوده است.
  • 2.Mon équipe a remporté le tournoi deux années consécutives.
    2. تیمم در مسابقات قهرمانی دو سال پیاپی برنده شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان