خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رضایت
[اسم]
le contentement
/kɔ̃tɑ̃tmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
رضایت
خوشنودی
1.Son contentement était visible.
1. رضایتش مشهود بود.
2.Tout le monde sait que la joie est dans le contentement.
2. همه می دانند که شادی در رضایت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
content
contenir
conteneur
contenant
contenance
contenter
contentieux
contenu
conter
conter fleurette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان