خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مضمون
[اسم]
le contenu
/kɔ̃t(ə)ny/
قابل شمارش
مذکر
1
مضمون
مطالب
1.Elle a reçu une lettre dont j'ignore le contenu.
1. او نامهای دریافت کرده است که من از مضمونش اطلاعی ندارم.
2.Le contenu du contrat est négocié par les avocats.
2. مضمون قرارداد توسط وکلا مورد بحث و مذاکره است.
تصاویر
کلمات نزدیک
contentieux
contenter
contentement
content
contenir
conter
conter fleurette
contestable
contestataire
contestation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان