خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرکارگر
[اسم]
le contremaître
/kɔ̃tʁəmˈɛtʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
سرکارگر
1.Contremaître dans une mine
1. سرکارگر یک معدن
تصاویر
کلمات نزدیک
contrefort
contrefaçon
contrefaire
contrefacteur
contredire
contrepartie
contreplaqué
contrepoids
contrer
contresens
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان