خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قوه مقننه
[اسم]
le corps législatif
/kɔʁ leʒislatif/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
قوه مقننه
قوه قانونگذاری
1.En outre, le corps législatif n'a pas de réel pouvoir.
1. علاوه بر این، قوه مقننه قدرت حقیقی ندارد.
2.Nous avons également une femme sénateur dans le corps législatif de l'État.
2. همچنین ما یک خانم سناتور در قوه مقننه دولت داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
corps enseignant
corps
corporel
corporation
corporatif
corpulence
corpulent
correct
correctement
correcteur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان