خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خورندگی
[اسم]
la corrosion
قابل شمارش
مونث
1
خورندگی
فرسایش، پوسیدگی
تصاویر
کلمات نزدیک
corrosif
corrompu
corrompre
corroder
corroborer
corruption
corrélation
corsage
corsaire
corse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان