خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوختن
[فعل]
coudre
/kudʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: cousu]
[حالت وصفی: cousant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
دوختن
1.J'aime coudre mes propres vêtements.
1. من دوست دارم لباسهای خودم را بدوزم.
2.Ma sœur sait coudre, donc elle fait ses propres vêtements.
2. خواهرم دوختن بلد است، پبنابراین لباسهایش را خودش میدوزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
couder
coude
coucou
couci-couça
couché
coudrier
coudé
coudée
couenne
couette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان