خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لحاف
[اسم]
la couette
/kwɛt/
قابل شمارش
مونث
1
لحاف
پتو
1.La couette sur le lit est remplie de plumes.
1. لحاف روی تخت با پر، پر شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
couenne
coudée
coudé
coudrier
coudre
couffin
couiner
coulant
couler
couleur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان