خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرکت غیرمنتظره
[اسم]
le coup d'éclat
/ku dekla/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: coups d’éclat]
1
حرکت غیرمنتظره
کار بزرگ و چشمگیر
مترادف و متضاد
exploit
1.Il veut terminer par un coup d'éclat.
1. او با یک حرکت غیرمنتظره (کارش) را به پایان خواهد رساند.
2.Je voulais faire un coup d'éclat.
2. من میخواستم یک کار بزرگ و چشمگیر انجام دهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
coup d'envoi
coup
country music
coulée
couloir
coup de chaleur
coup de crosse
coup de cœur
coup de fil
coup de foudre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان