خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عشق ناگهانی
[اسم]
le coup de cœur
/ku də kœʁ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: coups de cœurs]
1
عشق ناگهانی
علاقه ناگهانی
1.C'était plus qu'un coup de coeur.
1. این (چیزی) بیشتر از عشق ناگهانی بود.
2.Je pensais que c'était un simple coup de cœur.
2. من فکر میکردم که این یک عشق ناگهانی ساده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
coup de crosse
coup de chaleur
coup d'éclat
coup d'envoi
coup
coup de fil
coup de foudre
coup de gueule
coup de main
coup de pied
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان