خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خلیج کوچک
[اسم]
la crique
/kʁˈik/
قابل شمارش
مونث
1
خلیج کوچک
خلیجک (نوعی از خلیج در مقیاس کوچک و نوعی شاخابه کنارهای)
تصاویر
کلمات نزدیک
crinière
crin
criminel
criminalité
crime odieux
criquet
crise
crise cardiaque
crise de nerfs
crispant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان