خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرت (زنانه)
[اسم]
la culotte
/kylɔt/
قابل شمارش
مونث
1
شرت (زنانه)
1.Tu portes une petite culotte?
1. تو یک شرت کوچک پوشیدهای؟
تصاویر
کلمات نزدیک
culot
culminer
culminant
culinaire
culbuter
culotté
culpabilisation
culpabiliser
culpabilité
culte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان