خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گناه
[اسم]
la culpabilité
/kylpabilite/
قابل شمارش
مونث
1
گناه
تقصیر، مجرم بودن
1.La culpabilité de l'accusé ne fait aucun doute.
1. در مجرم بودن متهم هیچ شکی نیست.
2.Nier sa culpabilité.
2. انکار کردن گناهش.
تصاویر
کلمات نزدیک
culpabiliser
culpabilisation
culotté
culotte
culot
culte
cultivateur
cultiver
cultiver son image
cultivé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان