خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیاده شدن (از کشتی، از هواپیما)
[اسم]
le débarquement
/debaʀkəmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
پیاده شدن (از کشتی، از هواپیما)
1.Ce quai est réservé au débarquement des voyageurs.
1. این اسکله به پیاده شدن مسافران اختصاص دارد.
2.Le débarquement des passagers.
2. پیاده شدن مسافران.
تصاویر
کلمات نزدیک
débardeur
débarcadère
débarbouiller
débandade
déballer
débarquer
débarras
débarrasser
débat
débattre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان