خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اظهارنامه
[اسم]
la déclaration
/deklaʀasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
اظهارنامه
1.J'ai déjà conclu que cette déclaration n'était pas crédible.
1. من قبلا نتیجه گرفتهام که این اظهارنامه معتبر نبود.
2.Une copie de cette déclaration est aussi valide que l'original.
2. کپی این اظهارنامه مانند اصلش معتبر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
déclamer
décision
décisif
décimer
décimale
déclaration écrite sous serment
déclarer
déclaré
déclenchement
déclencher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان