خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلند شدن هواپیما از زمین
[اسم]
le décollage
/dekɔlaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
بلند شدن هواپیما از زمین
تیک آف
1.Cet avion a explosé au décollage.
1. این هواپیما هنگام بلند شدن [تیک آف] منفجر شد.
2.Nous sommes prêts pour le décollage, Capitaine.
2. ما برای تیک آف آمادهایم کاپیتان.
تصاویر
کلمات نزدیک
décoincer
décoiffer
décodeur
décoder
décocher
décoller
décolleté
décolleuse
décolonisation
décolorant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان