خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دندان مصنوعی
[اسم]
le dentier
/dɑ̃tje/
قابل شمارش
مذکر
1
دندان مصنوعی
1.Il a dû faire poser un dentier.
1. او باید دندان مصنوعی بگذارد.
2.J'ai oublié mon dentier.
2. من دندان مصنوعیام را فراموش کردهام.
تصاویر
کلمات نزدیک
dentelé
dentelure
dentelle
dentaire
dent
dentifrice
dentiste
dentition
denté
depuis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان