خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقصد
2 . کاربرد
[اسم]
la destination
/dɛstinasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: destinations]
1
مقصد
1.Ce chemin vous mènera à votre destination.
1. این راه شما را به مقصدتان خواهد رساند.
2.La Suisse sera ma destination finale.
2. "سوییس" مقصد نهایی من خواهد بود.
à destination de....
به مقصد...
1. les passagers à destination de Paris
1. مسافران مقصد پاریس
2. Vol 209 à destination d’Athènes
2. پرواز شماره 209 به مقصد آتن
2
کاربرد
کاربری، مورد استعمال
1.Cet immeuble de bureaux a été détourné de sa destination.
1. کاربری این ساختمان اداری تغییر کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
destinataire
destin
desséché
dessécher
dessus-de-lit
destiner
destinée
destituer
destitution
destructeur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان