1 . جای دادن
[فعل]

encastrer

/ɑ̃kastʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: encastré] [حالت وصفی: encastrant] [فعل کمکی: avoir ]

1 جای دادن جاسازی کردن، کار گذاشتن

  • 1.J'ai encastré l'aquarium dans le mur.
    1. من آکواریوم را در دیوار کار گذاشتم.
  • 2.On a réussi à encastrer la machine à laver dans la cuisine.
    2. ما موفق شدیم ماشین لباسشویی را در آشپرخانه جای دهیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان