خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محاصرهشده
[صفت]
encerclé
/ɑ̃sɛʀkle/
قابل مقایسه
1
محاصرهشده
احاطهشده، محصور
1.Les brigands encerclés se sont finalement rendus à la police.
1. راهزنهای محاصره شده در نهایت به پلیس تحویل داده شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
encercler
encenser
encens
enceinte
encaustique
enchantement
enchanter
enchanteur
enchanté
enchaînement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان