1 . آموزش
[اسم]

l'enseignement

/ɑ̃sɛɲ(ə)mɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 آموزش

  • 1.Les adolescents apprennent beaucoup pendant l'enseignement secondaire.
    1. نوجوانان در آموزش متوسطه خیلی (چیزها) یاد می‌گیرند.
  • 2.Sa méthode d'enseignement me déplaisait beaucoup.
    2. روش تدریسش خیلی برایم خوشایند نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان