1 . لکه‌دار کردن
[فعل]

entacher

فعل گذرا و ناگذر

1 لکه‌دار کردن (مجازی) ننگین کردن، آبروریزی کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان