خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حسادت کردن
2 . غبطه خوردن
[فعل]
envier
/ɑ̃vje/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: envié]
[حالت وصفی: enviant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
حسادت کردن
حسودی کردن
1.Il envie son ami.
1. او به دوستش حسادت میکند.
2.Tout le monde l'envie.
2. همه به او حسودی میکنند.
2
غبطه خوردن
حسرت (کسی یا چیزی را) خوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
envie
envers
envergure
envenimer
enveloppé
envieux
environ
environnant
environnement
environnemental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان