خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شمشیر بازی کردن
2 . سعی کردن
[فعل]
escrimer
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
شمشیر بازی کردن
2
سعی کردن
کوشش کردن، تلاش کردن
(s'escrimer)
تصاویر
کلمات نزدیک
escrime
escorter
escorte
escompter
escompte
escroc
escroquer
escroquerie
espace
espace de cohoming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان