خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سر (کسی) کلاه گذاشتن
[فعل]
escroquer
/ɛskʀɔke/
فعل گذرا
[گذشته کامل: escroqué]
[حالت وصفی: escroquant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
سر (کسی) کلاه گذاشتن
1.Ce commerçant a escroqué ses clients par de faux étiquetages.
1. این فروشنده با برچسبهای تقلبی سر مشتریانش کلاه گذاشته است.
2.Mon entreprise n'a jamais escroqué ses clients.
2. شرکتم هیچگاه سر مشتریانش را کلاه نمیگذارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
escroc
escrimer
escrime
escorter
escorte
escroquerie
espace
espace de cohoming
espace de coworking
espace urbain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان