خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اغراق کردن
2 . بزرگ جلوه دادن
3 . زیادهروی کردن
[فعل]
exagérer
/ɛgzaʒeʀe/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: exagéré]
[حالت وصفی: exagérant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
اغراق کردن
مبالغه کردن، غلو کردن
1.Ce n'est pas si grave, tu exagères.
1. این (مسئله) آنقدر وخیم نیست، تو اغراق میکنی.
2.Elle a exagéré l'histoire pour la rendre plus spectaculaire.
2. او برای تماشاییتر کردنش، در داستان اغراق میکند.
2
بزرگ جلوه دادن
بزرگ کردن
1.Ma frère exagère tout.
1. برادرم همه چیز را بزرگ میکند.
3
زیادهروی کردن
افراط کردن
1.Il ne faut rien exagérer !
1. نباید در هیچ چیزی افراط کرد!
2.Tu as encore demandé 50 € à ta grand-mère malade : franchement, tu exagères !
2. تو باز هم 50 یورو از مادربزرگ بیمارت خواستهای؟ حقیقتا تو زیادهروی میکنی!
تصاویر
کلمات نزدیک
exagération
exactitude
exactement
exact
exacerber
exagéré
exagérément
exaltant
exaltation
exalter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان