خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (از کسی) زیادی تعریف کردن
[عبارت]
faire l'éloge de
/fɛʁ lelɔʒ də/
1
(از کسی) زیادی تعریف کردن
مجیز (کسی را) گفتن، تملق (کسی را) گفتن
1.Le directeur a fait l'éloge de Maurice lors de son départ en retraite.
1. به هنگام عزیمت "موریس" برای بازنشستگی، مدیر از او زیادی تعریف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire l'âne pour avoir du son
faire l'acquisition de
faire froid
faire feu de tout bois
faire faire un rot
faire la bise
faire la bête
faire la connaissance de
faire la cour
faire la grasse matinée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان