خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صمیمیت
2 . ارتباط
3 . بیادبی
[اسم]
la familiarité
/familjaʀite/
قابل شمارش
مونث
1
صمیمیت
1.Il est venu nous voir par familiarité.
1. او از روی صمیمیت به دیدن ما آمده است.
2.Parler à qqn avec familiarité.
2. صحبت کردن با کسی با صمیمیت.
2
ارتباط
رابطه، ربط
3
بیادبی
جسارت
تصاویر
کلمات نزدیک
familiariser
familial
fameux
falsifier
falsification
familier
familièrement
famille
famille proche
famille recomposée
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان