خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خیلی
2 . به شدت
3 . محکم
4 . (بطور) واضح
[قید]
fortement
/fɔʁtəmˈɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
خیلی
زیاد
1.Il a été fortement intéressé par votre projet.
1. پروژه شما او را خیلی مجذوب کرد.
2
به شدت
شدیدا
1.Désirer fortement quelque chose.
1. چیزی را به شدت آرزو کردن
3
محکم
به طور محکم
1.serrer fortement
1. محکم گرفتن
4
(بطور) واضح
(بطور) صریح
تصاویر
کلمات نزدیک
fort-de-france
fort comme un chêne
fort
formé
formuler
forteresse
fortiche
fortifiant
fortification
fortifier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان