خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دارایی
2 . ثروتمند
3 . پول کلان
4 . بخت
[اسم]
la fortune
/fɔʀtyn/
قابل شمارش
مونث
1
دارایی
ثروت، مال
1.Cet orphelin n'a aucune fortune personnelle.
1. این یتیم هیچ دارایی فردی [شخصی] ندارد.
2.La fortune de cet homme d'affaires est estimée à 14 millions d'euros.
2. دارایی این مرد تاجر 14 میلیون یورو تخمین زده شده است.
2
ثروتمند
3
پول کلان
مبلغ هنگفت
4
بخت
اقبال
1.La bonne fortune, c'est la chance, la mauvaise, la malchance.
1. بخت خوب شانس است، بدش، بدشانسی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fortuit
fortifié
fortifier
fortification
fortifiant
fortuné
forum
forum internet
forçat
forêt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان