Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خانه
[اسم]
le foyer
/fwaje/
قابل شمارش
مذکر
1
خانه
خانه و کاشانه، کانون خانواده
1.Elle rentre au foyer familial tous les soirs.
1. او هرروز عصر به کانون خانواده باز میگردد.
2.Je vis dans un foyer heureux.
2. من در یک خانهی شاد زندگی میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
foutu
foutre
foutoir
fourvoyer
fourré
fracas
fracassant
fracasser
fraction
fractionnement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان