خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (فرد، حیوان یا شی) غول
2 . (فرد، شرکت یا کشور) غول (استعارهای)
3 . غول
[اسم]
le géant
/ʒeɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
(فرد، حیوان یا شی) غول
درشتهیکل، غولپیکر
مترادف و متضاد
colosse
1.Cette équipe de basket est composée de géants.
1. این تیم بسکتبال از افراد غولپیکری تشکیل شدهاست.
2.Ils sont tous les géants.
2. آنها همه غولپیکر اند.
2
(فرد، شرکت یا کشور) غول (استعارهای)
بسیار مهم و برجسته
un géant de la littérature/la mathématique...
غول ادبیات/ریاضیات...
1. Tesla est le géant de la fabrication automobile du monde.
1. «تسلا» غول ماشینسازی دنیا است.
2. Victor Hugo est un géant de la littérature.
2. ویکتور هوگو غول ادبیات است.
[صفت]
géant
/ʒeɑ̃/
قابل مقایسه
[حالت مونث: géante]
[جمع مونث: géantes]
[جمع مذکر: géants]
3
غول
غولپیکر، غولآسا
مترادف و متضاد
colossal
gigantesque
vaste
minuscule
petit
des plantes/un immeuble... géant(es)
گیاهان/ساختمانی... غولآسا
1. Ces plantes géantes structurent et équilibrent le jardin.
1. این گیاهان غولپیکر به باغچه شکل میدهند و آن را متعادل میکنند.
2. Il y a des immeubles géants à Pékin.
2. در پکن ساختمانهای غولآسایی وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gène
gâteux
gâterie
gâter
gâteau
gélatine
gélule
gémeaux
gémir
gémissement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان