خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسراف
[اسم]
le gaspillage
/gaspijaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
اسراف
اتلاف
1.Cet éclairage permanent, c'est du gaspillage.
1. این روشنایی دائمی اسراف است.
2.Laisser la lumière allumée est un gaspillage d'énergie.
2. روشن گذاشتن چراغ اتلاف انرژی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
gaspard
gascon
gascogne
gas-oil
garçonnière
gaspiller
gastro-entérite
gastronome
gastronomie
gastronomique
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان