خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قطره
2 . ذره
3 . (مشروب) برندی
4 . نقرس
[اسم]
la goutte
/gut/
قابل شمارش
مونث
1
قطره
چکه
1.Arroser par gouttes
1. قطرهای آب دادن
2
ذره
چکه، ریزه
1.L'artiste a mis une goutte de peinture sur la toile.
1. هنرمند یک ذره رنگ روی بوم گذاشت.
2.Vous prendrez une goutte de champagne ?
2. شما یک ذره شامپاین میخورید؟
3
(مشروب) برندی
4
نقرس
1.médicament prescrit en gouttes
1. داروهای نوشته شده برای نقرس
تصاویر
کلمات نزدیک
gousset
gousse
gourou
gourmette
gourmet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان