خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جی پی اس
[اسم]
le GPS
/ʒepeɛs/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
جی پی اس
ردیاب
1.Notre ami porte un bracelet GPS.
1. دوست ما یک دستبند جی پی اس دست میکند.
2.Son GPS nous donnera ses déplacements.
2. ردیاب او (مختصات) جابهجاییهایش را به ما میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
goûter
goût sucré
goût
goître
goémon
grabataire
grabuge
gracier
gracieusement
gracieux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان