خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موزون
[صفت]
gracieux
/gʀasjø/
قابل مقایسه
[حالت مونث: gracieuse]
[جمع مونث: gracieuses]
[جمع مذکر: gracieux]
1
موزون
برازنده، موقرانه
1.Cette danseuse est très gracieuse.
1. این رقاص موزون است.
2.Ses mouvements étaient gracieux et élégants.
2. حرکاتش موزون و زیبا بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gracieusement
gracier
grabuge
grabataire
gps
grade
gradin
graduer
gradué
gradé
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان