خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کندهکاری
[اسم]
la gravure
/gʀavyʀ/
قابل شمارش
مونث
1
کندهکاری
حکاکی
1.La gravure est un art.
1. کندهکاری یک هنر است.
2.La gravure sur le trophée indiquait le nom du gagnant.
2. حکاکی روی نشان پیروزی نام برنده را نشان میداد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gravité
graviter
gravitation
gravir un échelon
gravir
grec
grecque
greffe
greffer
greffier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان