خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صدای خر خر (خوک، سگ، ...)
[اسم]
le grognement
/gʀɔɲmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
صدای خر خر (خوک، سگ، ...)
نق نق، غرولند
1.Mécontent, il a répondu à ma question par un grognement.
1. (با حالتی) ناراضی، به سوال من با غرولند جواب داد.
2.On entendait les grognements du fond du jardin.
2. صدای خر خر (خوک، سگ، ...) از انتهای باغ میشنیدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
grogne
grièvement
grizzli
grivoiserie
grivois
grogner
grognon
groin
grommeler
grondement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان