1 . مخالف 2 . ناملایم (آب و هوا)
[صفت]

hostile

/ɔstil/
قابل مقایسه
[حالت مونث: hostile] [جمع مونث: hostiles] [جمع مذکر: hostiles]

1 مخالف دشمن

  • 1.Ce sénateur est hostile à une modification de la loi.
    1. این سناتور با تغییر قانون مخالف است.
  • 2.Le conseil n'est pas hostile aux investissements audacieux.
    2. شورا با سرمایه‌گذاری‌های جسورانه مخالف نیست.

2 ناملایم (آب و هوا) ناخوشایند، سخت

  • 1.L'Antarctique est un milieu hostile.
    1. "جنوبگان" ["آنتارکتیکا"] محیطی ناملایم [سخت] است.
  • 2.Les conditions climatiques en Antarctique sont hostiles.
    2. شرایط آب و هوایی در "جنوبگان" ناخوشایند [سخت] است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان