خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پست
2 . حالبهمزن
[صفت]
ignoble
/iɲɔbl/
قابل مقایسه
1
پست
فرومایه
2
حالبهمزن
تنفرآمیز، چندشآور
1.Ce plat est ignoble, la viande est avariée.
1. این غذا حالبهمزن است، گوشت (غذا) فاسد است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ignifuger
ignifuge
ignare
igname
igloo
ignominie
ignorance
ignorant
ignorer
ignoré
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان