خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیر قانونی بودن
[اسم]
l'illégalité
/i(l)legalite/
قابل شمارش
مونث
1
غیر قانونی بودن
قانونشکنی
1.L'illégalité d'une sanction.
1. غیر قانونی بودن یک تحریم.
2.Les contrebandiers agissent dans l'illégalité.
2. قاچاقچیها با قانونشکنی رفتار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
illégal
illustré
illustrer
illustre
illustration
illégitime
illégitimité
ils
image
imagerie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان