1 . نشان‌گر (دستگاه) 2 . شاخص (اقتصادی) 3 . جاسوس 4 . اشاره کننده
[اسم]

l'indicateur

/ɛ̃dikatœʀ/
قابل شمارش مذکر

1 نشان‌گر (دستگاه) نشان‌دهنده

  • 1.Indicateur de pression.
    1. نشان‌دهنده فشار [فشارسنج].
  • 2.L'indicateur de vitesse de ma voiture est défaillant.
    2. (عقربه) نشان‌گر سرعت اتومبیلم معیوب است.

2 شاخص (اقتصادی) نشانه

3 جاسوس خبرچین

[صفت]

indicateur

/ɛ̃dikatœʀ/
قابل مقایسه

4 اشاره کننده دلالت کننده

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان