خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ثبتنام کردن
2 . ثبت کردن
3 . خود را نامنویسی کردن
4 . حکاکی کردن
5 . وارد کردن
6 . گنجانده شدن
[فعل]
inscrire
/ɛ̃skʀiʀ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته کامل: inscrit]
[حالت وصفی: inscrivant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
ثبتنام کردن
نامنویسی کردن
مترادف و متضاد
enregistrer
immatriculer
inscrire quelqu'un à un club/une école...
کسی را در باشگاهی/مدرسهای... ثبتنام کردن
1. Je dois les inscrire à cette école.
1. باید آنها را در این مدرسه ثبتنام کنم.
2. Je veux inscrire les enfants à ce club de foot.
2. میخواهم بچهها را در این باشگاه فوتبال ثبتنام کنم.
2
ثبت کردن
نوشتن
مترادف و متضاد
écrire
marquer
inscrire quelque chose sur/dans quelque chose
چیزی را روی/توی چیزی نوشتن
1. L'hôte a inscrit les noms de ses invités dans un carnet.
1. میزبان، اسامی مهمانان را در یک دفترچه ثبت کرد.
2. Le nom des votants est inscrit sur la liste électorale.
2. اسم رأیدهندگان در لیست انتخاباتی نوشته شدهاست.
3
خود را نامنویسی کردن
خود را ثبتنام کردن
(s'inscrire)
مترادف و متضاد
adhérer
s'inscrire à un club/une école...
در باشگاهی/مدرسهای... خود را ثبتنام کردن
1. Elle s'est inscrite sur les listes électorales.
1. او خودش را در لیست انتخاباتی نامنویسی کردهاست.
2. Sophie s'est inscrite à des cours de français.
2. "سوفی" در کلاسهای فرانسه خود را نامنویسی کردهاست.
4
حکاکی کردن
نوشتن
مترادف و متضاد
écrire
graver
inscrire quelque chose
چیزی را حکاکی کردن
Le bijoutier a inscrit la date du mariage sur les alliances.
جواهرساز تاریخ ازدواج را روی حلقههاشان حکاکی کرد.
5
وارد کردن
گنجاندن
مترادف و متضاد
inclure
intégrer
inscrire quelque chose dans quelque chose
چیزی را در چیزی گنجاندن
La candidate a inscrit cette proposition dans son programme électoral.
کاندیدا این پیشنهاد را در برنامه انتخاباتیاش گنجاند.
6
گنجانده شدن
قرار داشتن، قرار گرفتن
(s'inscrire)
مترادف و متضاد
faire partie
s'insérer
se situer
s'inscrire dans quelque chose
در چیزی گنجانده شدن
Ce sujet s'inscrit dans notre étude.
این موضوع در تحقیق ما گنجانده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
inscription
insatisfait
insatisfaction
insatiable
insanité
inscrit
insecte
insecticide
insectivore
insee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان