خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ثبت نام شده
[صفت]
inscrit
/ɛ̃skʀi/
غیرقابل مقایسه
1
ثبت نام شده
1.Les cours commencent demain pour les étudiants inscrits.
1. کلاسها فردا برای دانشجویان ثبت نام شده آغاز خواهد شد.
2.Les étudiants inscrits à l'université bénéficient de 10% de réduction au cinéma.
2. دانشجویان ثبت نام شده در دانشگاه میتوانند از 10% تخفیف سینما برخوردار شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
inscrire
inscription
insatisfait
insatisfaction
insatiable
insecte
insecticide
insectivore
insee
insensibiliser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان