خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بی شرم
[صفت]
insolent
/ɛ̃sɔlɑ̃/
قابل مقایسه
[حالت مونث: insolente]
[جمع مونث: insolentes]
[جمع مذکر: insolents]
1
بی شرم
گستاخ، پر رو
1.Tu es un enfant insolent qui cache ses secrets à sa mère.
1. تو بچه بی شرمی هستی که رازهایش را از مادرش مخفی می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
insolence
insolation
insister
insistant
insistance
insolite
insoluble
insolvable
insomniaque
insomnie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان